قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

هيچ كس توانايي آن را ندارد كه مرا به درجه اي از حقارت برساند كه نسبت به او كينه اي در دل داشته باشم! (نامشخص)

هيچ كس اجازه نخواهد داد تا از او بلندتر شويم. (آرتور شوپنهاور)

هيچ فرد ديگري، زندگي شما را مهار نمي كند، مگر اينكه به او اجازه دهيد. (ريچارد گرهم)

هيچ سرزمين سختي نمي تواند مانع جوشيدن چشمه هنر و دانش ايرانيان گردد. (نامشخص)

هيچ دلبستگي اي نيست كه روزي به نفرت مبدل نشود؛ حتي مهر مادري. (گوته)

هيچ چيز نمي تواند مانع از رسيدن مردي به هدفش شود كه نگرش ذهني درستي دارد و هيچ چيز نمي تواند به مردي كمك كند…

هيچ چيز ساده تر از قلب نمي شكند. (ژان پل سارتر)

هيچ چيز ترسناك‌‌تر و شرم‌آورتر از اين نيست كه چوپان براي پاس داشتن گله‌، سگ‌هاي بي‌تربيتي نگاه دارد كه به سبب نابساماني يا گرسنگي يا…

هيچ چيز به اندازه‌ي پذيرفتن شكست، آن را شدني نمي‌كند. (لئوبوسكاليا)

هيچ جنگي غير انساني تر و ننگ آورتر از جنگ هاي متعصبانه ي مذهبي و تنفرآور حزبي كه در داخل يك كشور برافروخته مي شود،…

هيچ انساني نمي تواند از قلمرو شخصيت خود جلوتر برود. (نامشخص)

هوشمندي خطرناك است. هوشمندي يعني اينكه خود مستقل مي انديشي، خود مستقل پيرامون را مي نگري، ديگر جزميات را باور نداري، فقط و فقط تجربه…

هنگامي كه همه به تو مي‌گويند خِرد خود را از دست داده‌اي، بدان كه كار مهمي مي‌كني. (جك كانفيلد)

هنگامي كه كار نادرستي مي‌كنيد، افسوس راستين خود را نشان دهيد و بگذاريد ديگران بفهمند كه از اين كار خود، پشيمان شده‌‌ايد و آشفته هستيد….

هنگامي كه سخن مي گوييد، چيزي را مي گوييد كه از پيش مي دانستيد و هنگامي كه به كسي گوش مي كنيد، چيزي را كه…

هنگامي كه دري از خوشبختي به روي ما بسته مي شود، دري ديگر باز مي گردد، اما اغلب چنان به درِ بسته چشم مي دوزيم…

هنگامي كه خود را شناختي، به هر كجاي ديگر مي تواني سفر كني. سپس به هر كجا كه بروي، سعادت در كنار تو است. (اشو)

هنگامي كه به جايي پُر از ريسك و خطر وارد مي‌شويد، به دقت، همه‌ي جوانب كار را در نظر مي‌گيريد؛ پس به راستي، ديگر ريسكي…

هنگامي كه انسان، جديت بچه‌ها را در هنگام بازي كسب مي‌كند، با جوهره‌ي راستين خويش به نزديكترين فاصله مي‌رسد. (هراكليت)

هنگامي كه آدمهاي كامياب شكست مي خورند، به جاي اينكه شكست شان را نوعي گرفتاري و امري بازدارنده بدانند، آن را يك دشواري زودگذر، فرصتي…

هنگام آموختن راه رفتن، اگر زمين نخوريد، بلند شدن را ياد نمي گيريد. (فرنك بارن هيل)

هنرمند بودن يعني شكست خوردن، آن هم شكستي كه هيچ كس ديگر جرأت تجربه ي آن را ندارد. اين شكستِ جهان اوست و پا پس…

هنر، كليد فهم زندگي است. (اسكار وايلد)

هنر زيور بشر است و بشر زيور كيهان. (نامشخص)

هنر بزرگ، هنر فاصله‌هاست. آدم، زيادي نزديك باشد مي‌سوزد، زيادي دور، يخ مي‌زند؛ بايد نقطه‌ي درست را پيدا كرد و در آن ماند. (كريستين بوبن)

همين كه انسان كاملاً دور دنيا را بگردد و به همان درياچه ي مرغابي كه از آنجا راه افتاده برسد، آنجا انتهاي جهان است؛ در…

هميشه كسي در بيرون هست كه اگر از وي چيزي بخواهيد، به نداي شما پاسخ مثبت بدهد. پس مي توان در هرجا نشاني از او…

هميشه راهي هست، به شرط آنكه در جستجوي پيدا كردن آن باشي و هرگز از خواستن و پرسيدن دست نكشي. (نامشخص)

هميشه به دنبال فرصت‌هايي باشيد كه آموزش بيشتري ببينيد و پيشرفت كنيد. (جك كانفيلد)

هميشه با زير دستان خود با مهرباني و دوستي رفتار كنيد، زيرا قلب بخشنده و مهربان، بزرگترين سرمايه است. (ويكتور هوگو)

همواره در پي يافتن راههايي براي افزايش سهم همه باشيد، نه فقط خودتان. (ريچارد تمپلر)

همواره آدميان، محيط و دايره بدي و پليدي را با دانش و انديشه برتر خويش بسته و بسته تر مي سازند. (ارد بزرگ)

همه‌ي روياهاي بشر دست يافتني هستند و به جرأت مي‌توان گفت، رويايي وجود ندارد كه نتوانيم به آن دست يابيم. (آنتوني رابينز)

همه ي مردم از تعارف خوششان مي آيد. (آبراهام لينكلن)

همه ي كنش هاي ما برآمده از اين باور بنيادي است كه چه كسي بايد باشيم و چه كارهايي را بايد، يا نبايد انجام دهيم….

همه ي انسانها به كمك يكديگر نياز دارند. (برتولت برشت)

همه مي‌توانند دلباخته شوند، ولي تنها عاشق‌هاي راستين هستند كه مي‌توانند ديوانگي كنند. (نامشخص)

همه عيبهاي ما بخشودني هستند، مگر آنكه بكوشيم آنها را پنهان كنيم. (نامشخص)

همه چيز در آن زمان به پايان مي رسد كه قدمهاي تو باز مي ايستد. (نانسي سيمس)

همه جا ابلهان را ديدم كه بيش از هوشمندان تفاخر مي كردند و كوته فكران را يافتم كه پيوسته كوشاي حكمفرمايي بر دانايان بودند. (گوته)

همنشيني فراوان و روابط صميمي ميان دو شخص، چنان آنها را به يكديگر شبيه مي سازد كه نه تنها اخلاق و رفتارشان مانند يكديگر مي…

همچنان كه انديشه زبان را فاسد مي كند، زبان نيز انديشه را فاسد مي سازد. (نامشخص)

همان گونه كه رسيدن بوي چمنزار به مشام جان، براي تن، سبب تندرستي است، انديشيدن درباره‌ي مرگ براي روح نيروبخش است. (مولير)

هم گروه خود را نه به چشم رقيب، كه به چشم كسي ببينيد كه در سعي و كوشش با شما شريك است. (جان ماكسول)

هزار بار آزمايشي كه در ساختن لامپ نتيجه نداد، هرگز برايم شكست به شمار نرفت. سرانجام، هزار و يكمين آزمايش، در ِكاميابي و روشنايي را…

هرگز، هرگز حتي براي يك لحظه آزادي ات را از دست نده و هرگز آزادي كسي را سلب نكن؛ از نظر من دين يعني همين….

يک آموزگار ناپخته مي تواند سالها شاگردان خود را گمراه و سرگردان کند. (ارد بزرگ)

يكي از مهمترين راههاي خوشبختي، حقـير شمردن مرگ است. (نامشخص)

يكي از راههاي برقراري و بهبود ارتباط با افراد، آن است كه عبارت از همان فرد شويم. (آبراهام مازلو)

يكي از بدترين كارها در زندگي، دور كردن مسئوليت از خود است. (كيم وو چونگ)