قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

جهان بزرگتر از آن است كه بتواني آن را به خود اختصاص دهي. (سعيد نفيسي)

ما در جامعه اي زندگي مي كنيم كه بيماري هدف دارد. بسياري از مردم تلاش مي كنند تا به جايي برسند، اما وقتي رسيدند، همانجا…

جهان هستي همچون يك آينه است؛ يعني هر گونه انرژي‌ كه مي‌فرستيد، به شما برگشت مي‌دهد. (جك كانفيلد)

ما دنيا را آنچنان كه هست نمي بينيم، زيرا ماهيت امور از نقطه نظرهاي گوناگون قابل تفسير است. (آنتوني رابينز)

جوانان عادت دارند كه گفته هاي خردمندانه ي پيشينيان را تكرار كنند و آنها را از خويش شمارند. لاجرم در رديف سخنان ابلهانه، گاه حرفي…

ما قلبها از ترس مي ميريم؛ تنها از انديشيدن به عشق هاي مدفون شده و يا لحظه هايي كه مي توانستند خيلي زيبا باشند و…

جواني موج مي زند و اقيانوس زندگي به جوش مي آيد. جوانان برخيزيد و بكوشيد پيش از آنكه روح شما تاريك شود. (فريدريش شيلر)

ما گمان مي‌كنيم كه عاشق افراد مي‌شويم. به راستي، عاشق دنيا هستيم. (كريستين بوبن)

وقتی كسی تقدیر را باور داشته باشد، طبیعی است كه می نشیند و می گوید “هرچه خدا بخواهد همان است.” جین وبستر

ما نفي مي كنيم و بايد نفي كنيم؛ زيرا چيزي در ما مي خواهد زندگي كند و خود را اثبات نمايد؛ چيزي كه ما هنوز…

ما هم با آدمها معاشرت مي كنيم و با هم متواضعانه لباسي را بر تن مي كنيم كه با آن ما را مي شناسند، درباره…

ما هميشه وقت كافي داريم به شرط آن كه هم بخواهيم و هم درست از آن استفاده كنيم. (گوته)

مادام كه نويسنده با هدف سياه كردن و پر كردن كاغذ به نوشتن مي پردازد، در حقيقت بر سر خواننده كلاه مي گذارد، آن را…

ماده‌ي سگ خانه مانند بانوي آن خانه رفتار مي‌كند. (مثل يوناني)

مايلم كه فرهنگ تمام كشورها آزادانه در اطراف خانه ام بوزد، ولي اجازه نمي دهم كه بر اثر وزش چنين نسيمي، [ خانه ام ]…

مجازات، كاري بس هراس انگيز است. (نيچه)

محبت را به هيچ چيز تشبيه نتوان كرد، زيرا كه هيچ چيز دقيق تر و لطيف تر از محبت نيست. (نامشخص)

مداخله‌ها [=دست‌اندازي]، مخاطره‌ [=به خطر انداختن] كردن‌ها و آهنگِ كار سياستمداران، اموري تكنيكي است – و نه سلحشورانه. (والتر بنيامين)

مديراني كه اهميت نمي دهند؛ چيزي نمي شنوند، چيزي نمي بينند و چيزي هم به ديگران نمي گويند. (نامشخص)

مراقب خودتان باشيد؛ بخشي از وجودتان هنوز يادش هست كه از سُر دادن سنگ ريزه روي آب و آواز خواندن دور آتش چقدر لذت مي…

مرد براي جنگ آفريده شده است و زن براي فراهم كردن آسايش مرد جنگاور. (نامشخص)

مرد بي‌خرد، هر اندازه هم توانگر باشد، هرگز نمي‌تواند در درون خود، آسايش و آرامشي ايجاد كند. (افلاطون)

مرد دلير بهنگام ستيز و نبرد، همراهانش را نمي شمارد. (ارد بزرگ)

مردان استثنايي يك عصر، بيشتر فرزندان فرهنگهاي قديمي و نهالهاي ديررس نيروهاي گذشته اند. من در آنها ميراث يك ملت و آداب و رسوم آن…

مردان شجاع فرصت مي آفرينند، ترسوها و ضعيف ها منتظر فرصت مي نشينند. (ويليام جيمز)

من هنگامي آزادم كه همه ي جهانيان آزاد باشند؛ تا هنگامي كه يك نفر اسير در جهان هست، آزادي وجود ندارد. (ژان پل سارتر)

مردم آنچه را كه مي بينند انجام مي دهند. بهترين راه براي آنكه افراد ياد بگيرند كه شما چه چشم داشتي از آنها داريد اين…

من يكي از كساني هستم كه ترجيح مي دهم در ايمان غرق شوم تا اينكه بدون آن شنا كنم. (نامشخص)

مردم، توان و نيرو دارند؛ اراده ندارند. (ويكتور هوگو)

مهرباني رشته زريني است كه افراد اجتماع با آن به هم پيوند مي خورند. (گوته)

مردم را شاد كنيد و آن زمان، نيمي از كشمكش‌ها يا يك دهم شرارتي كه هم اكنون وجود دارد، ديگر وجود نخواهد داشت. (نامشخص)

هر چيز تنها بدان سبب كه تابع ضوابط رياضي پيچيده تر يا جالب تري است از چيز ديگري كه كمتر آن ويژگي را دارد زيباتر…

مردم متوحش مردم سخت گيرند. (برتراند راسل)

هر چه تعهد خود را نسبت به چيزي بيشتر كنيد، عشق و شور و حال بيشتري نسبت به آن در خود احساس خواهيد كرد. (باربارا…

مردمان توانمند در خواب نيز رهسپار جاده پيشرفتند. (ارد بزرگ)

هر چه آدم بالاتر رود، سقوطش شديدتر است. (مثل لاتيني)

مردن در اقيانوس از شدت تشنگي هراس انگيز است. آيا ناگزيريد بر حقيقت چنان نمك بپاشيد كه ديگر تشنگي را رفع نكند؟ (نيچه)

هر چالش، فرصت ديگري براي رشد و پيشرفت است. (جك كانفيلد)

مردي كه داراي عزمي نيرومند و اخلاقي متين است، هرگز فضيلت اخلاقي خود را فداي هوس هاي زندگي نمي كند. آري مرداني در اين جهان…

هر تغييري در هر زماني به هر دليلي نكوهيدني است. (نامشخص)

مرگ، اين لطف را دارد كه كاخ نيكنامي را بهره‌ي انسان مي‌سازد و رشك و تنگ‌نظري كسان را نسبت به وي نابود مي‌كند. (فرانسيس بيكن)

هر پژوهشگر، در اينكه چه را در مي يابد و چه را در نمي يابد، به روشنگري مي رسد. (هايدگر)

مرگ را فراخوان و فتنه ي خفته جنگ را بيدار كن. (ويليام شكسپير)

كلمات بايد چنان در كنار يكديگر بنشينند كه خواننده را وادار سازند تا به طور دقيق همان گونه كه نويسنده انديشه كرده بينديشد. (آرتور شوپنهاور)

مرور زمان به خودي خود بسياري از نگراني ها را از بين مي برد. (ديل كارنگي)

كمابيش هر چيزي را كه در دنيا بخواهيد، اگر از راه درست برويد و باور محكم و تصميم بي چون و چرا داشته باشيد، آن…

مشاهده دقيق مردم حتي اگر ارزش مصاحبت نداشته باشند مهم و ارزشمند است. هر فرد به عنوان تصوري از طبيعت، ارزش مشاهده دارد؛ بنابراين بالاترين…

كمي بزرگنمايي در همه ي ما هست، وگرنه هدفي براي استاد شدن نداشتيم. (ريچارد باخ)

شكست، دايه‌ي غرور است. (ويكتور هوگو)

كمال مطلوب مرد زن گريز، تجرد با داشتن معشوقه هاي بسيار است، يا ازدواج با زن محبوب بدون كودك. (ميلان كوندرا)