قاموس سخن (سخنان طلایی بزرگان)

من در طبيعت وحشي، احساس ارزشمند و آشنايي را درك كرده ام كه در خيابانها و دهكده ها هرگز به آن دست نيافته ام. در…

سرور روح در كار و عمل است. (نامشخص)

“من تلاش مي كنم”، يكي از وحشتناك ترين گفته هايي است مي توان بيان كرد، سرانجام، هيچ تلاش و كوششي وجود ندارد، يا اين كار…

سعادت جز رؤيا چيز ديگري نيست، فقط به نظر حقيقت دارد؛ چه وقتي انسان مي خواهد ميزان زندگي را حساب كند نبايد اندازه ي لذتها…

من بر اين باورم كه انسان‌ها بايد كارهاي نادرست خويش را بپذيرند و در درست كردن آنها بكوشند. چنين پذيرشي، روح انسان را نيرو و…

سعادتمند كسي است كه غم فردا و بود و نبود [ چيزي ] را نخورد و در برابر سختيها خود را نبازد و آنچه را…

من از گفتگو و همنشيني با افرادي كه بتوانند بيشتر بخندند و همين واكنش را در من برانگيزند، بسيار لذت مي‌برم. (وين داير)

سكه ي يك فرانكي در دستِ وارثي رنجديده، مزدور، بازرگان و دانشجو اشيايي كاملاً متفاوت [ =ديگرگون ] از هم هستند. (نيچه)

هرگز نمي خواهم به واسطه محدوديت هايم محدود شوم. (نامشخص)

سلامت [=تندرستي]، يعني جنوني كه درست به كار گرفته شده باشد. (نامشخص)

من از رايانه ها نمي ترسم، از نبود آن ها مي ترسم. (نامشخص)

سنگين ترين خوشه آن است كه بيشتر سرش به طرف زمين خم شده است. (مثل ايرلندي)

هرگز نگذاريم هيچ چيزي زندگي فكري ما را متوقف سازد، هرچند ممكن است طوفان بي امان جهان محيط ما را آشفته سازد و در هم…

سوختن در آتش خويشتن را خواهان باش. بي خاكستر شدن كي نو تواني شد؟ (نيچه)

هرگز كاري كه امروز مي توانيد آن را درست انجام دهيد، به فردا نسپاريد. (مارك تواين)

شاد كردن دل ديگران نه خرجي دارد و نه زحمتي، يك لبخند كافي است. (تاگور)

هرگز به دوستانت كاستي هايشان را در جمع نگو، چون ممكن است عيبهاي خود را برطرف كنند، اما به طور حتم هيچگاه تو را به…

شادماني، پروانه‌اي است كه هر زمان او را دنبال كني، دور از دسترس تو است، ولي اگر آرام بنشيني، روي تو مي‌نشيند. (نامشخص)

هرگز آرزويي به تو داده نشده، مگر آنكه توانايي به حقيقت درآوردن آن هم داده شده باشد. هر چند بايد براي رسيدن به آن كار…

شادي از درون من سرچشمه مي گيرد و هيچ كس به جز خود من نمي تواند من را شاد كند. (نامشخص)

هرگز براي خوشبختي، امروز و فردا نكن. (آندره ژيد)

شادي قابل تعريف نيست، بلكه قابليتي است كه در وجود هر انسان نهفته و هدف به شمار نمي رود. (هرمان هسه)

هرگاه ليموترشي داريد بكوشيد از آن ليمونادي بسازيد. (ديل كارنگي)

شاعران و هنرمنداني كه از سينه تنگي [ = آسم ] رنج مي برند، كاري مي كنند كه قهرمانانشان بيش از همه نفس نفس بزنند:…

هرگاه با كسي كه به خشونت با شما رفتار كرده است، با گرمي و مهرباني و نيكويي رفتار مي‌كنيد، اين رفتار خوب شما در ياد…

شايد بتوان از هجوم سيل آساي يك ارتش ممانعت كرد، اما از هجوم انديشه ها و باورها نمي توان جلوگيري نمود. (ويكتور هوگو)

كسي كه يك بار مرا فريب مي دهد براي او ننگ است، ولي كسي كه دو بار فريبم مي دهد براي من ننگ است. (مثل…

شايد ثمره كلام دلنشيني را كه امروز به زبان مي آوريد، فردا بچشيد. (گاندي)

كسي كه مي ماند و نمي پرد، به يك راز بزرگ آگاه گشته و آن فلسفه پرواز است. (ارد بزرگ)

شايستگي‌ها و توانايي‌هاي شما در كمك و ياري رساندن به ديگران، سهيم شدن آنچه داريد با ديگران، شايستگي حل و فصل احساسات و كنار آمدن…

شجاعت حقيقي، پيروز شدن بر سختي هاي زندگي است. (ناپلئون بناپارت)

شخصي كه امروز زير سايه اي آرميده، مديون كسي است كه مدتها پيش درختي كاشته است. (نامشخص)

“شرارت” نوآوران با ظرافت بيان مي شود و برخلاف فاتحان بلافاصله به زور عضله متوسل نمي شود! (نيچه)

شرط پيروزي، داشتن يك اراده قوي است و شرايط ديگر اهميت چنداني ندارد. (گوته)

شعر، گونه اي از حالت تاثر و هيجان است كه در آن حالت، آرامش و سكون به انسان دست مي دهد. (آندره موروا)

شكست از آن كساني است كه بي‌تفاوت اجازه مي‌دهند ذهنيت شكست در آنها نفوذ كند. (ناپلئون هيل)

دگرگون كردن خويش چيزي بسيار برتر از بزرگ منشي و شرافت است؛ دگرگوني دروني هميشگي است كه شما را از بند همه ي احساسات پست…

دل در آرزوي آنچه دسترسي بدان امكان پذيز نيست نبايد بست، به اين دليل كه مايه رنج تن و بلاي جان است. (بزرگمهر)

دل‌نگراني‌هاي گذشته را به دوش كشيدن، به همان اندازه بيهوده است كه هراس از آينده. (لئوبوسكاليا)

دنباله رو كسي نباش، اما از همه بياموز. (نامشخص)

دنيا چنان ساخته شده كه اگر از شادكامي هايش بهره بريد، بايست رنج هايش را هم تاب آوريد. خوشتان بيايد يا نه، نمي توانيد يكي…

دنياي عين و دنياي ذهن، هر دو به يك اندازه مهم و به يك ميزان معتبر هستند، حتي اگر اولي اندازه گرفتني باشد و دومي…

دو چيز براي من به معناي زندگي است: آزادي و بانويي كه او را دوست دارم. (فرانسوا ولتر)

دوام عشق در گرو رشد آن است. (لئوبوسكاليا)

دوست بداريد، اما عشق را به زنجير بدل نكنيد. (جبران خليل جبران)

دوست داشتن و به دست آوردن، بهترين چيز است و دوست داشتن و از دست دادن، يك درجه پايين‌تر. (نامشخص)

دوست، كسي است كه همه چيز را درباره‌ي تو مي‌داند و باز هم تو را دوست دارد. (نامشخص)

دوستان خود را از بين طبقه ي فقير برگزينيد؛ چه صميميت در قلوب آنها بيشتر حكمفرما است. (فرانسوا لارشفوكو)

دوستدار دين باش تا زندگي به نيکي گذراني (کورش کبير)

دوستي كه از او به تو سودي نمي رسد، از دشمني او نيز تو را زياني نخواهد رسيد. (نامشخص)