نامهٔ من، دام مرغ نامهبر خواهد شدن
دست بی صبری اگر از سینه ام فارغ شود
هر قدر چاکی ست، درکار جگر خواهد شدن
رنگ غمّاز است و دل نالان و مژگان خون فشان
عشقبازی های پنهانم سمر خواهد شدن
گر چنین ماند به دل اندوه آن نازک میان
رشته ی جان من آن موی کمر خواهد شدن
سرنوشت خود حزین از شمع محفل فهم کن
زندگانی صرف آه بی اثر خواهد شدن