در جان ما اینروزها، زخمِ فلسطین است
بیداد صهیونیسم از امروز و حالا نیست
این کفر را بنیان تاریخی و دیرین است
شرم مسلمانی کجا پنهان کند ما را؟
برخیز خاموشی گناهی سخت ننگین است
این جنگ، جنگِ حق و باطل میشود تعریف
این جنگ، جنگ کافر دیرینه با دین است
در کابل و سوریه و بغداد در دیروز
امروز در خط نبرد ما فلسطین است
در بیستونِ حق و آزادی بمان سرباز
مردنِ در این سنگر به مثل خواب شیرین است
شرمندهام ای کودک در خون خود مغروق
این درد، دردِ استخوان ماست، سنگین است
شرمندهام ای خواهرِ آواره و بیکس
امشب اگر زیر سرم آسودهبالین است
درد تو و درد من از یک نقطه میآید
زخم من و زخم تو از یک تیغ خونین است
بردار با بازوی ایمان خنجر خود را
در پشت این بیداد، جمعی از شیاطین است
یارب برادرهای ما را خود نگهداری
این صدق را از قلب ما صدبار آمین است
یکروز چون خاک خودم آزاد میگردی
اشغال در هر صورتی محکومِ نفرین است
نجیب بارور