روح زندانی شود راحت جان یعنی چه؟
قفس تنگ اگر فلسفهی خلقت ماست
شوق پرواز کی داده؟ هَیَجان یعنی چه؟
سر به تن بار گران است اگر وجدان نیست
فکر تغییر اگر نیست جوان یعنی چه؟
جاییکه عقل به بیراهه فرو خواهد رفت
جای تدبیر و عمل، وعظ و بیان یعنی چه؟
درد این قوم جهالت زده ناداری نیست
غم بیداری بخورید غم نان یعنی چه ؟
تا که سر را به بت خواهش خود خم کردی
از ریا قامت و تکبیر و اذان یعنی چه؟
شعر، شخصیت یک شاعر آزاده سراست
شعر بی مایه و بی روح و روان یعنی چه؟
محمد خردمند