مثنویات سلیم تهرانی
در تعریف کشمیر و توصیف راه آن
در تعریف کشمیر و توصیف راه آن سخن هرجا ز صنع کردگار است گواه پای برجا کوهسار است خصوصا کوه گردون قدر کشمیر که تیغش…
جنگ ها جو
جنگ ها جو بیا بلبل که ایام بهار است گلستان خوش تر از آغوش یار است صف آرا شد چمن از بید و شمشاد علمدار…
وصف و ذم فرس
وصف و ذم فرس بود در زیر زینم بادپایی نه اسبی، بلکه شوخ دلربایی اسیر کاکلش خوبان دلجو گرفتار خم فتراکش آهو به رنگ نیلگون…
در قحط سال
در قحط سال ز بس شد فعل بد، غماز چون مشک جهان را شد دماغ آخر ازان خشک ز خشکی سرو آمد بر لب جو…
روی مگردان ز کرم
روی مگردان ز کرم ای چو گل افکنده هوس های تو بر سر زر، لرزه بر اعضای تو داری اگر اصل چو در یتیم روی…
قضا و قدر
قضا و قدر شنیدم روزی از خونابه نوشی چو گل از پاره ی تن خرقه پوشی نه فکر زندگی او را، نه مرگی چو سرو…
مثنوی در باب نابسامانی اوضاع زمان
مثنوی در باب نابسامانی اوضاع زمان نبینم خوش زمین و آسمان را به خیر آرد خدا، کار جهان را جهان آن روز راحت را تلف…
در تعریف خر خریدن ساده لوح
در تعریف خر خریدن ساده لوح ساده دلی را ز پی راه دور گشت خری چون خرعیسی ضرور جانب بازار چو شد جلوه گر دید…
داستان حاتم طایی
داستان حاتم طایی بسم الله الرحمن الرحیم هست عصای ره طبع سلیم راوی افسانه ی اهل کرم طوطی پر ریخته، یعنی قلم نقل کند کز…
تصویرپردازی خیالی از مردی شکمباره به عنوان تمهیدی برای مدح اسلام خان و توصیف سفره نعم او
تصویرپردازی خیالی از مردی شکمباره به عنوان تمهیدی برای مدح اسلام خان و توصیف سفره نعم او خامه ام برخلاف عادت خویش سفله ای را…
حکایت مردی که آب در شیر می کرد
حکایت مردی که آب در شیر می کرد شنیدم حیله پردازی ز احشام که در تزویر بودش چون فلک نام چو خیل اخترانش گله ای…