تضمین ها – فروغی بسطامی
این غزل فرمودهٔ شاه است بشنو
این غزل فرمودهٔ شاه است بشنو تا به مهر آید دل پرخشم و کینت «تابم از دل برد زلف عنبرینت صبرم از کف برد لعل…
ای بهشتی رخ طوبی قد خورشید لقا
ای بهشتی رخ طوبی قد خورشید لقا بشنو این بیت خوش از خسرو جاوید لقا « تو اگر پای به دشت آری شیران دژم بگریزند…
ای خامهٔ مشک افشان چون نامه نگار آیی
ای خامهٔ مشک افشان چون نامه نگار آیی این مطلع شاهی را عنوان کتابم کن « ای ساقی خوش منظر مست می نابم کن روی…
دوش در میکده با آن صنم قافیهدان
دوش در میکده با آن صنم قافیهدان خواندم این مطلع شه را و زدم رطل گران «برقع از روی برافکن که همه خلق جهان به…
زیب غزل کردم این سه بیت ملک را
زیب غزل کردم این سه بیت ملک را تا غزلم صدر هر مراسله باشد «ده دله از بهر چیست عاشق معشوق عاشق معشوق به که…
پنج بیت از شه والاست در این تازه غزل
پنج بیت از شه والاست در این تازه غزل که بود هوش ربایندهٔ هر دانایی ای که چون حسن تو نبود به جهان کالایی چو…
تا ز شاه این پنج بیت الحق شنیدم
تا ز شاه این پنج بیت الحق شنیدم طبع من مستغنی از در ثمین شد «عید مولود امیر المؤمنین شد عالم بالا و پایین عنبرین…
شاه بیت غزل بنده سه بیت از شاه است
شاه بیت غزل بنده سه بیت از شاه است که فروزندهتر از گوهر شهوار بود « دل من مایل آن لعبت فرخار بود جان من…
بگشای گوش هوش و بیا در سرای ما
بگشای گوش هوش و بیا در سرای ما بشنو کلام خسرو کشورگشای ما «ساقی بیار بادهٔ سرخی برای ما تا بگذرد ز چرخ برین جای…
شاه جم جاه کلامی که بیان فرماید
شاه جم جاه کلامی که بیان فرماید از کمال شرفش نقش نگین باید کرد « دل ما را ز چه رو زار و حزین باید…
نشهای داده به من دست از این مطلع شاه
نشهای داده به من دست از این مطلع شاه که ننوشیده قدح بی خبر از خویشتنم دگر دهد باده کنون ساقی سیمین بدنم توبهٔ پیش…
یک دو بیت از شاه میخوانم نگارا گوش کن
یک دو بیت از شاه میخوانم نگارا گوش کن زان که هر یک همسری با در غلطان میکند « قد سرو آسای تو زین سان…
مطربی زمزمه سر کرد سحر در گلزار
مطربی زمزمه سر کرد سحر در گلزار رفتم از این غزل شاه به یک بار از کار «مجلس ما چو بهشت است در این فصل…
برخیز نگارا که ز فرمودهٔ خسرو
برخیز نگارا که ز فرمودهٔ خسرو موزون غزلی چون قد دل جوی تو دارم نیکوست که در پیش تو خوانم غزل شاه زیرا که هوای…
این چار رباعی از شه تاجور است
این چار رباعی از شه تاجور است کارایش دیوان قضا و قدر است چون بنویسی دهندهٔ کام دل است چون بسرایی برندهٔ هوش سر است…
بشنو ای تازه غزال این غزل تازهٔ شاه
بشنو ای تازه غزال این غزل تازهٔ شاه تا شود خوشدلی هر دو جهان حاصل تو در ازل چون بسرشتند ملایک گل تو حیف و…