ابیات پراکنده امام خمینی
باده
ماه رمضان شد، می و میخانه برافتاد عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد افطار به می، کرد برم پیر خرابات گفتم که…
علی ع
فارغ از هر دو جهانم، به گل روی علی از خُم دوست جوانم، به خَم موی علی طی کنم عرصه ملک و ملکوت از پی…
اگر بگذارد
قم بدکی نیست از برای محصِّل سنگک نرم و کباب، اگر بگذارد حوزه علمیّه دایر است و لیکن خانِ فرنگی مآب، اگر بگذارد هیکل بعضی…
استخاره
بهار آمده، دستار زهد پاره کنید! به پیش پیر مغان، رفته استشاره کنید! سزد ز دانه انگور سُبحه ای سازید! برای رفتن میخانه، استخاره کنید!…
دوری رویش
در غم دوری رویش، همه در تاب و تبند همه ذرّات جهان، در پی او در طلبند امام خمینی
کوثر
بر لب کوثرم ای دوست؛ ولی تشنه لبم در کنار منی، از هجر تو در تاب و تبم روز من با تو به شب آمد…
پیام بلبل
بوسه زد باد بهاری به لب سبزه، به ناز گفت در گوش شقایق، گل نسرین صد راز بلبل از شاخه گل، داد به عشّاق پیام…
مایه ناز
دست من بر سر زلفیْن تو بند است، امشب با خبر باش که پایم به کمند است، امشب جان من درخور یک بوسه ای از…
برای احمد
احمد است از محمّد مختار که حمیدش نگاهدار بُود فاطی، از عرش بطن فاطمه است فاطِر آسمانْش یار بُوَد حسن این میوه درخت حسن محسنش…
بلای هجران
هیچ دانی که ز هجران تو حالم چون شد؟ جگرم، خون و دلم، خون و سرشکم، خون شد لب شیرین تو ای میزده، فرهادم کرد…
گلبرگ تر
ای پریروی که گُلبرگِ تَرَت ساختهاند ز چه رو، قلبِ ز خارا بَتَرت ساختهاند؟ پسر خاک بدین حسن و لطافت؟ عجب است! ز بهشتی، نه…
بُت عشوهگر
رندانه، گاه از سر کویت گذر کنم شاید به زیر چشم، به رویت نظر کنم تسبیح پارسایی و سجاده ریا در رهن باده، چون نبود…
قتیل دلبر
اسیر عشقم و این رتبه، پادشاه ندارد قتیل دلبرم و همچو جاه، شاه ندارد اگر در آینه بینی جمال خویش، بگویی اسیر عشق من آن…
حاصل عمر
حاصل عمر صرف شد در طلب وصال تو با همه سعی اگر به خود، ره ندهی چه حاصلم؟ امام خمینی
مسمط, حدیث دل
بر سر کوی تو ای می زده، دیوانه شدم عقل را راندم و وابسته میخانه شدم دور آن شمع دل افروز چو پروانه شدم به…
جام چشم
تاراج کرد روی گلش، هستی مرا افزود چشم میزدهاش، مستی مرا افروخت آتشی به روانم، ز غمزهاش بر باد داد سرکشی و پستی مرا افشاند…
نوش باد
فروغ روی تو در جام میْ فتاد، امشب ز آفتاب شنیدیم نوش باد امشب می و چغانه و روی نگار طَرْفِ چمن خدای هر چه…
نازْپرورد
قامتت نازم که از سرو سهی، دلکشتر است نوک مژگانت، همی خونریزتر از خنجر است از سرشکم گر به پاخیزد ز نو، طوفان نوح ای…
خراب چشم
به یاد روی تو، بیرون ز آشیانه شدم خراب چشم تو دیدم، خرابْ خانه شدم برای دیدن مه طلعتانِ محضر شیخ نیازمند به تسبیح دانه…
نقطه عطف
خم را بگشا به روی مستان بیزار شو از هوا پرستان از من بپذیر رمز مستی چون طفل صبور، در دبستان آرام ده گُل صفا…
جُور
از جور رضا شاه، کجا داد کنیم؟ زین دیو بَرِ که ناله بنیاد کنیم؟ آن دم که نفس بود، ره ناله ببست اکنون نفسی نیست…
ناله هزار
ز سبزه زار چمن، بوی نو بهار آید ز ابر، چشمهای از چشم اشکبار آید هزار از غم دلدار نالهها سرداد ز غنچه، آه دل…
آب زندگانی
قد دلجویت اندر گلشن حسن یکی سروی است کاندر کاشمر نیست در آیینه من، آب زندگانی از آن شیرین دهن، پاکیزه تر نیست سری کان…
دخترم
فاطی، از فاطمه خواهد سخنی بین، چه میخواهد از مثل منی؟ آن که جبریل، پیام آور اوست عارف منزلتش داورِ اوست کیست در جمع رسل،…
دریای وصال
مست صهبای تو میباشم و اندر هوسم غرق دریای وصال توام و در طلبم پرتو نور چو خورشید تو اندر همه جااست جستجو در حرم…