‍ چنان به گریه دچارت کنم که برگردی

‍ چنان به گریه دچارت کنم که برگردی
مگر که درک کنی بر سرم چه آوردی
تو ای حقیقت خورشید؛ معنی گرمی!
کجای کار تو هستی؛ کجاست دل‌سردی
کمی به فکر خودت نه، به فکر گل‌ها باش
که نیست دور شدن معنی جوان‌مردی
به من که جفت تو هستم دگر نمی‌زیبد
که زنده‌گی تو باشد همیشه تک‌فردی
شبیه تیر که ول می‌شود به تاریکی
چقدر بعد تو ول می‌شوم به ولگردی
سفر نکن که سفر مرگ عاشقت باشد

تمنا توانگر

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *