در مدح پادشاه

خدایگانا ، آنی که دشمنان ترا
دریده نیزه و تیر تو سینه و حدقه

نجاح تو بمعالی هزار چون جراح
رباح تو ببزرگی هزار چون صدقه

منم ، که رقت احوال من بدان درجه است
که مانده ام متحیر در انده نفقه

طمع بریده ام از جامگی ، از آن امروز
مرا نکایت دشمن فگند ازان طبقه

تبارک الله ! از جامگی چو در گذری
نه عادت صله ماند و نه سنت صدقه

رشیدالدین وطواط

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *