انسان شوی بس است کمالِ دگر مکن

انسان شوی بس است کمالِ دگر مکن
با نآدمان زندگی ات تلخ تر مکن
همرای همدم ِ کهن ات ساز روزگار
فکر و خیال ِ لعبتی مویین کمر مکن
خود زندگی مثابه ای از دود و آتش است
با شعله های فتنه ورا شعله ور مکن
از گفتگوی بدنصبان می بکن حذر
سیل بلاست جان خودت در خطر مکن
شوق شنا به مرغ سر کوه بلا بُوَد
مرغابی نیستی به هوس بال تر مکن
تلخی بس است بکام و زبان گرسنگان
افسانه ها و قصه ز شیر و شکر مکن
راز کسان به محفظه ای دل نگهدار
چون جارچی به هر که رسیدی خبر مکن
با عام ساز و خاص همی کن تو زند گی
دار جهان به دیده ای کوتاه نظر مکن
محمود کرده درد دل خویش را بیان
نادیده حرف و گفته ای ما را گذر مکن

جمعه سوم عقرب ۱۳۹۲ هجری آفتابی
که برابر میشود به ۲۵ اکتوبر ۲۰۱۳ میلادی
سرود
احمد محمود امپراطور
افغانستان

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *