فرود آ از بلندیها؛ خدا در چشم آدمهاست
نه شمشیراست در دستش؛ نه خونریز است مژگانش
به هرنامی که میخوانی خدای عاشقان زیباست
زبانم لال اگر گفتم چه کجدار و مریز است این
رسولان هم نفهمیدند ایندنیا عجب دنیاست
دعا گم کرده اینجا کوره راههای اجابت را
گمانم جادهها بستهست انسان زمین، تنهاست
مسافرها سوار قایق کوچک؛ ولی ناگه ـ
غریو گاردهای ساحلی: قایق تهِ دریاست
در این جغرافیا تا عشق زخمآلود شمشیر است
همینجنگ و همینجبهه، همینهجرت همینغوغاست
یحیا جواهری