سخن از عشق بگو زخم زبان را چه کند
آنکه در سفره ندارد لب نانی تو بگو
حکمت بوعلی و شعر جهان را چه کند
خانهبردوشترین آدم این شهر غریب
آسمان را چه کند، کون و مکان را چه کند
زندهگی بارگرانیست به قول بیدل
بیتو ای عشق، دل این بارگران را چه کند
ابر ای ابر کجایی که مسافر تشنهست
گر بمیرد ز عطش آب روان را چه کند
او به یک کلبۀ کوچک که ندارد راضیست
بلخ و بغداد و دمشق و همدان را چه کند
یحیا جواهری